احمد اکبرپور
احمد اکبرپور سال ۱۳۴۹ در چاورز ملارد در استان فارس به دنیا آمد. کودکیاش در جنوبیترین نقطهی استان فارس، منطقهای به نام لامرد گذشت. در همانجا دورهی دبستان و راهنماییاش را گذراند. دبیرستانش را در جهرم و شیراز گذراند و بعد از کنکور در دانشگاه شهید بهشتی تهران قبول شد و در رشتهی روانشناسی را تحصیل کرد. علاقهی او به ادبیات او را به سمت شاعری کشاند. در سال ۱۳۷۲ اولین مجموعهی شعرش به نام «مردمان عصر پنجشنبه» از انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شد. این اثر آخرین مجموعهی شعرش نیز بود. چون بعد از آن احساس کرد شاعر نیست و به سراغ نویسندگی رفت. داستان نویسی را از شاگردی دکتر رضا براهنی و هوشنگ گلشیری شروع کرد.
سالهای پایانی دههی هفتاد بود که در طی فعالیتی برای دانشگاه با شورای کتاب کودک آشنا شد. این آشنایی سبب شد او در این شورا عضو شود و این عضویت سرآغازی برای فعالیتهای او در حوزهی کودک و نوجوان بود.
کتاب «دنیای گوشه و کنار دفترم»، اولین اثر او برای نوجوانان بود که از دو داستان بلند تشکیل شده است. این دو داستان را بعدها در دو کتاب « امپراطور کلمات» و «رویای جنوبی» بازنویسی کرد. کتاب امپراطور کلمات برندهی جوایز متعددی گشت از جمله: برگزیدهی شورای کتاب کودک و جشن فرهنگ استان فارس در سال ۱۳۸۴ و همچنین نامزد بهترین رمان نوجوان جایزه مهرگان ادب گشت.
احمد اکبرپور برای دیگر آثارش نیز جوایز و افتخاراتی کسب کرده است از جمله اثر «من نوکر بابا نیستم» که در سال ۱۳۸۳ به عنوان برگزیده کتابخانه بینالمللی مونیخ معرفی شد و همچنین در جوایز کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، مهرگان و بهترین رمان نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نامزد شد. کتاب «غول و دوچرخه» هم در بین آثار برگزیده شورای کتاب کودک سال ۱۳۸۸ جای گرفت. برای آثار «من مترسکم ولی میترسم» و «شب بخیر فرمانده» به ترتیب پنج و چهار لاکپشت پرنده دریافت کرده است. که چهار لاکپشت به معنی «کتاب خیلی خوب» و پنج لاکپشت به معنی «کتاب عالی» است.
اثر شببخیر فرمانده برگزیدهی شورا و جشنوارهی ربع قرن دفاع مقدس نیز گشت. این کتاب توسط یک ناشر کانادایی ترجمه و به چاپ رسید. غیر از زبان انگلیسی به زبانهای چینی و کرهای هم ترجمه شدو تصویرگری اولیهی آن توسط مرتضی زاهدی در سطح جهانی جوایزی را از آن خود کرد.
احمد اکبرپور به نام تهیهکنندهی صدا و سیما نیز شناخته شده است. او مستند میسازد و دربرخی از آنها خود بعنوان راوی نقش ایفا میکند.

- Nationality: Iranian
- Age: 53 Years
- Birth Date: 31st July, 1970
- Birth Place: chah varz, fars,lamerd, Iran
- Official Website: http://ahmadakbarpoor.blogfa.com/
- Gender: Male
- Job Title: Author
موارد مرتبط با احمد اکبرپور
نمایش دادن همه 16 نتیجه
-
-
خیال پردازی, کتاب تصویری
شب بهخیر فرمانده
فرمان حمله میدهم و با سربازهایم به دشمن حمله میکنیم. یک دفعه چند خمپاره منفجر میشود و مثل توی فیلمها، اتاق پر از دود میشود.
تاریکی خیلی بد است ولی من از تاریکی نمیترسم. مگر نه مامان؟صدای مامان از توی قاب عکس میگوید: تو هیچ وقت دروغ نمیگویی.
شابک: 9786003531086 -
خیال پردازی, کتاب تصویری
غول و دوچرخه
متن پشت جلد: احمد اكبرپور در داستان غول و دوچرخه فرمان دوچرخهی داستانش را به دست قهرمان اصلی یا دختر كوچكش درسا میدهد تا آن را به هر جایی كه دلش میخواهد ببرد؛ اما اگر یکدفعه سر و کلهی یک بچهغول گرسنه پیدا شود درسا باید چه کند؟ و اگر بچهغول از درسا بپرسد اول بابایت را بخورم یا مامانت را… ؟
شابک: 9786003532625 -
رمانهای تصویری و فکاهی
به دمم نگاه نکن! – مجموعه داستانهای بیپایان
اگر یک پسربچهی واقعی دم در بیاورد چه اتفاقی میافتد؟ او متوجه میشود که یک جادوگر او را طلسم کرده است. معلوم است که او بیکار نمینشیند. بالاخره همه چیز برعکس میشود؛ او صاحب طلسم جادویی میشود. میتواند از همکلاسیهایش که او را مسخره کردهاند انتقام بگیرد و یا کارهای دیگری انجام دهد. شما باید کمکاش کنید. بیایید توی داستان. یک پایان هم شما بنویسید.
شابک: 9786226011457 -
داستانهای کلاسیک, رمان
سه سوت جادویی
وقتی ناراحتی فقط سه تا سوت بزن، همین! کار پدر و مادرم قاطی پاتی شده. پدر میخواهد زن بگیرد و مادر میخواهد زن یک مرد چاق و طاس شود. اما من که همیشه به قول مادربزرگم اشکم در مشکم بوده، حالا بعد از آشنایی با تاتاجلبکی، عین خیالم نیست. کافی است سه تا سوت جادویی بزنم.
شابک: 9789643699222 -
داستانهای کلاسیک, رمان, طنز و شوخی, والدین
من نوکر بابا نیستم
ماجرا در یکی از روستاهای جنوب رخ میدهد؛ گو اینکه نویسنده اعتراف میکند اصل داستان مربوط به یکی از روستاهای کرمانشاه بوده است. بسته پولی از جیب پدری خسیس و سختگیر در چاه مستراح میافتد و پدر تصمیم میگیرد یکی از بچههایش را به زور در چاه بفرستد.
شابک: 9789643691080