اِن راکلین
موارد مرتبط با اِن راکلین
نمایش دادن همه 4 نتیجه
-
داستان و رمان خارجی, زندگینامه
کتاب صوتی موتزارت
ننرل (Nannerl) در حال یاد گرفتن موسیقی از پدرش، لئوپُلد، بود.
ولفگانگ موتزارتِ کوچولو اونها رو نگاه میکرد و به تک تک نُت ها گوش میداد.
وقتی نواختن قطعه تموم شد، ولفگانگ پرسید: میشه من هم یک قطعه بنوازم پدر؟
باباش گفت: تو هنوز خیلی کوچیکی ولفی!
وقتی بابا موتزارت و نَنِرل از اتاق بیرون رفتند، ولفگانگ کوچولو به سمت کِلاویه رفت و کلید هاش رو فشار داد. لبخند زد، چون صدای موسیقی خیلی قشنگ بود. پدرش صدا رو شنید و اومد که ببینه چه خبره. ولفگانگ بدون کمک کسی کاملا درست مینواخت! پدرش تصمیم گرفت آموزش موسیقی به پسر کوچولوش رو…شابک: Navaar-2862 -
تاریخ، فلسفه، جامعه شناسی و هنر
کتاب صوتی باخ
یوهان سباستیان باخ، آهنگساز و نوازندهٔ ارگ و هارپسیکورد اهل آلمان بود که آثارش برای دستهٔ آواز، ارکستر و تکسازها، تقریبا تمام انواع متفاوت موسیقی دوره باروک را دربرمیگیرد و موسیقی آن دوران را به بلوغ خویش رساندهاست.
با وجود اینکه او شکل تازهای را از موسیقی ارائه نکرد، ولی توانست سبک شایع در موسیقی آلمان را با فنون کنترپوان، غنی سازد.
این فنون، مبنی بر تنظیم چیدمان هارمونیک و موتیف در مقیاس کوچک و بزرگ بود و همچنین سازواری ریتمها و بافتهای برگرفته از موسیقی کشورهای دیگر چون ایتالیا و فرانسه را شامل میشد.
پدر و مادر…شابک: Navaar-4607 -
داستان و رمان خارجی
کتاب صوتی فردریک شوپن
یکی از پیشگامان قدردانی از موسیقی برای کودکان در بریتانیا، و بنیانگذار ” شوخی با موسیقی ” است. او قبل از ایجاد کتاب ” لذت از موسیقی ” شروع به تدریس موسیقی در لندن کرد.
درباره کتاب صوتی فردریک شوپن:
فردریک پسری شش ساله بود.
اون عاشق پیانو ، نقاشی و طبیعت بود.
پسری که با تلاش بسیار در سن هفت سالگی قطعهای را آهنگسازی کرد و تبدیل به یک نابغهی موسیقی شد.
نکتهی جالب در مورد فردریک شوپن این است که بعضی از آهنگ هایش رو به خاطر اتفاقاتی که برایش رخ داده بوده ساخته است.
مثلا:
والتسِ دقیقه، مثل این است که سگی دارد تلاش…شابک: Navaar-2503 -
داستان و رمان خارجی
کتاب صوتی بتهوون
زندگینامه کودکان مشهور
لودویگ فان بتهوون به همراه پدر و مادرش و دوتا برادراش تو خونه ی مردی نانوا زندگی می کردند.
اسم دو برادر لودویگ کسپر و نیکُلا بود. خونهی اونها پلاک 934 توی محله ی رِیْنْگَسْ (Rheingasse) تو شهر بُنِ آلمان بود.
سال 1774 بود و لودویگ با برادرهاش به مدرسه میرفت؛ اون یک پسرِ کثیف با موهای نامرتب و شلخته بود.
اصلا از درس خوشش نمیومد ولی تونسته بود که زبان فرانسوی، ایتالیایی و یونانی رو یاد بگیره.
لودویگ نمره هاش توی درس های مدرسه خوب نبود.
مثلا توی ریاضی، زمانی که میخواست چندتا عدد رو تقسیم…شابک: Navaar-2864