لیست تمامی ناشرین
نمایش یک نتیجه
همین که شلوغ شد، فمی مثل زالو به دیوار چسبید. زنگ که به صدا درآمد، بچهها مثل موج به طرف آخر راهرو کشیده شدند. فمی یک لحظه چشمش به موی بلوند دوستش گری افتاد که توی جمعیت بالا و پایین میرفت.