رولد دال

آقای ونکا مرد دانشمندی است که با آزمایش‌های خود می‌تواند هر کاری بکند، آدم‌های پیر را جوان می‌کند؛ جوان‌ها را پیر می‌کند؛ و حتی ارواح را از دنیای خارج از حیات به حیات می‌کشاند. سفینه‌ای که او به شکل یک آسانسور شیشه‌ای ساخته است، به فضا می‌رود و چارلی و خانواده‌اش را به هتل فضایی میهمان می‌کند؛ اما در نیمه راه به موجوداتی بر می‌خورند که بسیار مهیب و وحشتناک هستند. آیا از چنگال آن‌ها می‌توانند رهایی یابند؟ آیا رئیس جمهور و وزیر جنگش که فقط به فکر نابودی است، به آن‌ها کمک می‌کنند؟ آیا چارلی باز هم می‌تواند از سفرهای عجیب آقای ونکا به ماوراءها، جان سالم به در ببرد؟ پاسخ تمام این سوال‌ها را با مطالعه این کتاب شیرین و جذاب به دست آورید.

یک روز کرگدنی از باغ‌ وحش فرار می‌کند و توی خیابان‌، پدر و مادر جیمز را درسته قورت می‌دهد. جیمز بیچاره هم مجبور می‌شود از آن به بعد با عمه‌های بدجنس زندگی کند. اما روزی پیرمرد مرموزی پاکتی پر از زبان‌های تمساح به جیمز می‌دهد تا بخورد که یک ‌دفعه پاکت از دست جیمز می‌افتد و زبان‌ها پای درخت هلو، توی خاک فرو می‌روند. بعد اتفاق‌های عجیبی می‌افتند که زندگی جیمز را از این‌رو به آن‌رو می‌کنند…

چارلی برنده کارخانه شکلات سازی آقای وانکا حالا او سوار آسانسوری بزرگ و شیشه ای شده و ماجراهای تازه ای در انتظار است. وقتی آقای وانکا سرعت آسانسور را زیاد می کند، چارلی همراه پدر و مادرش و مادربزرگ ها و پدربزرگ هایش از جو زمین عبور می کند و در فضا چشمش به اولین هتل فضایی دنیا می‌افتد. او و همراهانش در این هتل با موجودات بدجنسی روبه‌رو می‌شوند و بین آن ها مبارزه‌ی سختی در می‌گیرد.