فرانچسکا سایمون
موارد مرتبط با فرانچسکا سایمون
نمایش دادن همه 10 نتیجه
-
-
-
-
داستان و رمان خارجی
هنری زلزله و تعطیلات پرماجرا- هنری زلزله 1
به این میگویند تعطیلات واقعی!
کشتی رفت پایین و آمد بالا. صورت هنری سبز شد. صورت پیت سبز شد.
هنری گفت: «انگار دارم مریض میشوم» و هر چه را که خورده بود، روی مامان بالا آورد. پیتر گفت: «انگار دارم مریض…» و هر چه را که خورده بود روی بابا بالا آورد. بابا گفت: «اصلاً خودتان را ناراحت نکنید. حتم دارم که این بهترین سفر عیدتان است.»شابک: 9789643693541 -
داستان و رمان خارجی
هنری زلزله و شپش هایش- هنری زلزله 7
هنری زلزله و شپشهایش
چرا میخواهید این شپشهای بیچاره را بکشید؟!
خونآشام! هنری زلزله فکرش را هم نمیکند. اما در همان لحظهی سرنوشتساز که مشغول تجزیه و تحلیل این مسالهی حیاتی است، مامان شامپوی ضدشپش را روی سرش خالی میکند.شابک: 9789643694876 -
داستان و رمان خارجی
هنری زلزله و ناهار روز عید- هنری زلزله 8
هنری زلزله عاشق این است که تنها برود مهمانی. چه کیفی داشت! جنگ بالشها! بپر بپر! یادش به خیر! آن روز که خانهی گراهام شکمو آن همه بستنی را تا ته خورد و یادش رفت در فریزر را ببندد!
اما تنها اشکالش این است که دیگر هیچکس هنری را به خانهاش دعوت نمیکند؛ هیچکس به جز نیک تازهوارد…
شابک: 9789643694869 -
داستان و رمان خارجی
هنری زلزله و پرستار لولوخرخره- هنری زلزله 4
مثل اینکه باز هم باید دنبال پرستار بگردیم!
اصلاً پرستاری از بچهها کار خیلی سختی است. وقتی هم کسی حالشان را بگیرد و نشان بدهد که کی رئیس است، آنها از دستش فرار میکنند. پرستار خوب کسی است که بگذارد تمام شب بیدار بمانی و آنقدر شیرینی بخوری که حالت خراب بشود.
اما بدبختانه، تا حالا از این جور پرستارها گیر هنری زلزله نیفتاده است!شابک: 9789643693572 -
داستان و رمان خارجی
هنری زلزله و ماشین زمان- هنری زلزله 9
هنری زلزله این دفعه دیگر باید خیلی مواظب رفتارش باشد. آخه خاله روبی، آنها را به یک رستوران شیک فرانسوی دعوت کرده. از همه بدتر آن که معلمش- خانم بتلاکس- و مادرش هم اتفاقی به همان رستوران آمدهاند…
– صدف میخوری؟ حلزون چطور؟
– عُقشابک: 9789643694852 -
داستان و رمان خارجی
هنری زلزله پولدار می شود- هنری زلزله 3
والدین عزیز هنری
متاسفم که باید به اطلاعتان برسانم:
امروز هنری ویلیام را نیشگون گرفت.
لیزا را زمین انداخت، دیو را هل داد و به اندرو لگد زد.
صداهای بیادبانه در آورد، آدامس جوید و یک لحظه هم توی کلاس آرام و قرار نداشت.
ارادتمند
خانم معلمشابک: 9789643693565