لیست تمامی ناشرین
نمایش دادن همه 3 نتیجه
این کتاب داستان پسری به نام آلفونس را بازگو میکند که عاشق دو چیز است: بازی کردن با پدرش و نیز بازی با جعبه ابزار وی. او زمانی میتواند به جعبهابزار دست بزند که پدرش بخواهد روزنامه بخواند و یا اخبار گوش کند.
چند روز است که آلفونس دیگر همان آلفونس همیشگی نیست. از شیطنت و بازیگوشی خبری نیست خیلی جدی شده و نگران به نظر میرسد. چرا؟ چون به زودی مدرسهها باز میشوند و او برای اولین بار به مدرسه میرود.
همهی پسرها میگویند:«با دخترها آدم نمیتواند بازی کند.»