انتشارات شورا فعالیت خود را از سال ۱۳۷۰ با اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در ادامه با عضویت در انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان آغاز کرده است.
تولید کتاب هایی برای کودکان و نوجوانان (داستانی/علمی) به عنوان فعالیت اصلی این انتشارات هدف گذاری شده و گروههای سنی خردسال، کودک، نوآموز و دانش آموز را در بر میگیرد. در کنار چاپ و انتشار این نوع آثار، تولید کتاب هایی درباره کودک برای اولیا و مربیان نیز مد نظر این انتشارات بوده است.
بهره گیری از تجارب و ظرفیت ارزشمند پدیدآورندگان و ویراستاران در کنار توجه کافی به استانداردهای فنی/ هنری لازم برای تولید کتاب کودک از جمله برنامه ریزیهای تعریف شده در این انتشارات است.
بدین لحاظ تولید کتابهایی با استانداردهای بالا، باعث شد که این انتشارات در جشنوارههای مختلف آثاری برگزیده و تقدیر شده داشته باشد.
- کتاب سال کودک و نوجوان جمهوری اسلامی ایران سال( 1372)
- ناشر برگزیده در جشنواره کتاب های آموزشی آموزش و پرورش (دورههای مختلف)
- دارای عناوین منتخب در جشنواره لاک پشت پرنده
- ناشر منتخب در جشنواره ی کتاب برتر انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان
از جمله افتخاراتی است که در کارنامه فعالیت این انتشارات وجود دارد.
شورا
نمایش 1–24 از 60 نتیجه
-
داستانهای ماجراجویانه
قصه های جنگل
موش كوچولو سرش را از لانه بيرون آورد و گفت: « باران بند آمده؟» و به آسمان
نگاه كرد.
سنجاقك گفت: « ببين چه رنگين كمان زيبايي!»
موش كوچولو بيرون آمد و گفت: « واي چه زيبا ! حاضري پيش رنگين كمان
برويم؟»
سنجاقك گفت: « خيلي دوراست. نمي توانيم.»
موش كوچولو گفت: « چه بد! خيلي دلم مي خواست…» اما هنوز حرفش تمام
نشده بود كه پرستويي از كنار جويبار بلند شد و به آسمان رفت.
سنجاقك ترسيد و فوري ميان گل ها پنهان شد.
موش كوچولو گفت: « جرا پنهان شدي؟ او كه به تو كاري ندارد. بيخود مي ترسي.»
سنجاقك آرام از ميان گل ها بيرون آمد و روي بوته گلي نشست.
موش كوچولو به پرستو نگاه مي كرد. پرستو درآسمان چرخ مي زدو بالاتر مي رفت.
موش كوچولو گفت: « واي! پرستو دارد به طرف رنگين كمان مي رود. كاشكي من
هم مي توانستم پيش رنگين كمان بروم.»
بچه هاي عزيز آيا موش كوچولو مي تواند پيش رنگين كمان برود؟ تازه اين يكي
از ماجراهاي قصه هاي جنگل است. بايد قصه هاي جنگل را بخوانيد و حسابي از
آن ها لذت ببريد.شابک: 9786007579725 -
داستانهای ماجراجویانه, کتاب
لی لی و دنیای قرمزش
لی لی چند ماهی است که پدرش را ندیده است.پستچی از مزرعه نامه پدرش را به او می دهد.:
«… اینجا خانه ای اجاره کرده ام. دلم می خواهد در تعطیلات با مادرت پیش من بیایی»
لی لی از خوشحالی بالا و پایین می پرد.
در راه برگشت از مزرعه به خانه، گل ها به لیلی لبخند می زنند. او هم لانه بلدرچین ها را مرتب می کند و جوجه هایشان را داخل لانه می گذارد.
بعد به خانه که می رسد، نامه را برای مادرش می خواند. مادرش به او لبخند می زند.
لی لی قبل از خواب هم نامه ی پدرش را دوباره می خواند. آن شب لی لی خواب های خوبی می بیند.شابک: 9786007579718