گنجینه دانش نوین
موارد مرتبط با گنجینه دانش نوین
نمایش دادن همه 6 نتیجه
-
داستان و رمان ایرانی
کتاب صوتی موش کوچولوها
کتاب صوتی «موش کوچولوها»، اثر علی محمد پور است.
در جنگلی زیبا سه موش بازیگوش بودند که باهم زندگی میکردند.
اسم این سه موش قهوه ای، عینکی و خاکستری بود.
یک روز این سه موش بازیگوش تصمیم گرفتند تا در باغچه نزدیک خانه شان سیب زمینی بکارند.
آنها شش بوته سیب زمینی کاشتند و هرروز با انرژی زیاد به آنها میرسیدند.
قهوهای هرروز به سیب زمینی ها آب میداد. خاکستری هر روز خاک باغچه را بیل میزد و علفهای هرز را میکند. عینکی هم هر روز به سیب زمینیها کود میداد.شابک: Navaar-1565 -
داستان و رمان ایرانی
کتاب صوتی خرسی کتاب میخره
کتاب صوتی «خرسی کتاب میخره»، اثر علی محمد پور است.
وینی اسم خرس کوچولوی بانمکی بود که همه اون رو دوست داشتند.
وینی یک مشکل بزرگ داشت و فکر می کرد هوش اون از بقیه کمتره.
برای همین تصمیم گرفت تا به درمانگاه بره و از دکتر خرگوش بخواد کاری کنه تا اون هم مثل بقیه همکلاسی هاش باهوش بشه.
دکتر خرگوش وینی رو معاینه کرد و روی نسخه نوشت : مطالعه…شابک: Navaar-1558 -
داستان و رمان ایرانی
کتاب صوتی چاقالو مریض شده
کتاب صوتی «چاقالو مریض شده»، اثر علی محمد پور است.
در یک مزرعه بزرگ خوک سفید کوچولویی به اسم چاقالو زندگی می کرد.
چاقالو همیشه تو آشغال ها بازی می کرد . اون عادت داشت توی گل ها بغلته و خودش رو کثیف کنه.
چاقالو یک کار بد دیگه هم میکرد.
اون هیچوقت حمام نمی رفت و صورتش رو نمی شست و همیشه بدنش بوی بد می داد.شابک: Navaar-1550 -
داستان و رمان ایرانی
کتاب صوتی ما باهم دوستیم
کتاب صوتی «ما باهم دوستیم»، اثر علی محمد پور است.
روی تپه ای سرسبز در یک بیشه زیبا میمون کوچولو و سنجاب کوچولویی زندگی میکردند.
میمون و سنجاب کوچولو همیشه با هم دعوا میکردند. آنها با هم دوست نبودند و هیچوقت با هم بازی نمیکردند.
یک روز میمون کوچولو و سنجاب کوچولو تصمیم گرفتند تا بیشه را به دو قسمت تقسیم کنند.
از آن روز به بعد سمت راست بیشه مال میمون کوچولو بود و سمت چپ بیشه هم مال سنجاب کوچولو بود.شابک: Navaar-1562 -
داستان و رمان ایرانی
کتاب صوتی خرسی خیلی کثیفه
کتاب صوتی «خرسی خیلی کثیفه»، اثر علی محمد پور است.
در یک جنگل زیبا خرس کوچولویی با پدر و مادرش زندگی می کرد.
اون خرس تپل و کوچیکی بود که گوش های گرد و چشم های سیاه با نمکی داشت.
اما خرس کوچولو یه عادت خیلی بد داشت.
خرس کوچولو دوست نداشت که دست و صورتش رو بشوره.
اون حتی هر روز صبح بدون اینکه دست و صورتش رو بشوره صبحانه میخورد…شابک: Navaar-1559 -
داستان و رمان ایرانی
کتاب صوتی غریبهی پشت در
کتاب صوتی غریبهی پشت در اثر علی محمد پور است.
وینی خرس کوچولوی با نمکی بود که با پدر و مادرش زندگی میکرد.
یک روز بابا خرسی و مامان خرسی تصمیم گرفتند به جتگل بروند.
مامان خرسی به وینی گفت که باید تو خونه بمونه و در رو به روی کسی باز نکنه.
بعد از رفتن پدر و مادر وینی ،ناگهان صدای زنگ خانه بلند شد…شابک: Navaar-1552