اسم من بیرون است. چون بیرون به دنیا آمدهام. یعنی بیرون بیمارستان. اسمم را دوست دارم. ماهیهای عشق نور را هم دوست دارم. من ازشان یاد گرفتهام که آدم باید عشق یک چیزی را در زندگیاش داشته باشد؛ چه مثل افشون، عشق دودکش باشد، چه مثل این ماهیها، عشق نور. در شهر روشن همه چیز تمیز است. در رودخانهی زلال شنا میکنیم هرچند به قول بابا، رودخانه دو رو دارد؛ آرام و طوفانی. من خرافاتی نیستم ولی روزی که آقای رادون آمد رودخانه طوفانی بود.
بومشناسی و محیط زیست, دریاها و اقیانوسها
بیرون و ماهیهای عاشق
موجودی:
در انبار موجود نمی باشد
«بیرون» و ماهیهای عشق نور در «شهر روشن» زندگی میکنند که شهری تمیز و درخشان است. اما روزی «رادون» با کف براقکنندهی همهکارهاش از راه میرسد. مردم شهر هم که عاشق تمیزی هستند، کف را هی میخرند و به قدری میشورند که تمام شهر از کف بدبو پر میشود.
ویژگیهای محصول
ناشر چاپی | |
---|---|
ردهبندی سنی لیبرنو | |
زبان | فارسی |
نویسنده | |
گروه سنی | |
ویراستار | |
تعداد صفحات | 36 |
تصویرگر | |
سال نشر چاپی | |
موضوع | آلودگی دریا, حفاظت محیط زیست |
شابک: 9786004771795
تا بهحال دیدگاهی ثبت نشده است.