لورا قهرمان رمان «دختر ماه» برادری بهنام جکو دارد. یک روز که آنها به گردش رفتهاند، پیرمردی را میبینند که چهرهای زشت دارد و بداخلاق است. این پیرمرد مهری روی دستاش دارد که توجه لورا را به خود جلب میکند. جکو پس از دیدن پیرمرد دچار کابوس میشود و ناگهان به اغما میرود. پزشکان نمیتوانند دلیلی برای بیماری جکو پیدا کنند اما لورا درمان را مییابد. «ساری» دوست لورا، مادر و مادربزرگی دارد که جادوگری میدانند. آنها لورا را به سفری غیرواقعی میفرستند. لورا میفهمد پیرمردی که دیده بودند هزاران سال دارد و از شیرهی جان کودکان تغدیه میکند. لورا با پیرمرد مبارزه و برای همیشه نابودش میکند. جکو پس از این رخداد، بههوش میآید اما هیچکس نمیفهمد این لورا است که او را نجات داده.
جادوگری و فانتزی, داستانهای کلاسیک
دختر ماه
موجودی:
در انبار موجود نمی باشد
با اینکه روی جعبه شامپو واژه «پاریس» و تصویر دختری زیبا دیده میشد که از پشت شانههایش برج ایفل پیدا بود، اما واقعیت را عبارت ریز پایین تصویر بیان میکرد: ساخت زلاندنو، آزمایشگاههای ویزدم، پاراپارامو…
ویژگیهای محصول
وزن | 300 g |
---|---|
ابعاد | 21 × 14.2 × 1.2 cm |
ناشر چاپی | |
نویسنده | |
مترجم |
شابک: 9789644457296
تا بهحال دیدگاهی ثبت نشده است.