«شمشیر نقرهای» عنوان رمانی نوشتهی ایان سرالیر است. داستان این کتاب به وقایع جنگ جهانی دوم و تاثیرات آن بر مردم لهستان میپردازد. جوسف بالکی مدیر مدرسهای لهستانی، در اوایل سال 1940 توسط نازیها بازداشت شده و به کمپ کار اجباری فرستاده میشود. پیش از این مدرسه او تحت کنترل نازیها بود و او مجبور بود توی کلاسها به زبان آلمانی درس بدهد. اما او شروع به مقاومت کرد و …
نشر پیدایش رمان شمشیر نقرهای را با ترجمه داود شعبانی داریانی از دستهی رمان نوجوان منتشر کرده است. رمانهای این مجموعه با موضوعات متنوع، خواندنی و پرکشش از نویسندگان و مترجمان مطرح برای آشنایی نوجوانان با ادبیات داستان ایران و جهان انتخاب شدهاند.
از پشت کتاب «شمشیر نقرهای»:
پدرم گاهی اوقات با دانشآموزانی که کتاب شمشير نقرهای را خوانده بودند گفتگو ميکرد. او به آنها اسلايدهايي از منابعی که براي نوشتن کتاب استفاده کرده بود نشان ميداد. او هميشه حرفهايش را با اين جمله از بچههای اروپا، که انتشارات يونسکو آن را منتشر کرده است، به پايان ميبرد:« هيچ بچهای هرگز نبايد دوباره چنين حالتی را در چهرهاش داشته باشد.»
گزیدهای از کتاب «شمشیر نقرهای »:
این داستان دربارهی یک خانوادهی لهستانی و حوادثی است که طی سالهای جنگ جهانی دوم و بلافاصله پس از آن بر سر آنها آمده بود. این خانواده در یکی از حومههای ورشو زندگی میکردند و پدر خانواده که «ژورف بلیسکی» نام داشت در آنجا مدیر مدرسهای بود. او و همسر سوییسیاش مارگریت، سه بچه داشتند. وقتی در اوایل سال ۱۹۴۰ نازیها ژورف را دستگیر کردند و به زندان بردند، روث بزرگترین فرزند آنها سیزده سال داشت، ادیک یازده سال بود و برونیای موبور سه سال داشت. ورشو تحت تسلط نازیها محلی سرشار از کشتار و وحشت بود و روزگار خانوادهی بلیسکی بدون داشتن پدر و حمایتهای
او سختتر شد؛ ولی هنوز از آن بدتر هم برایشان وجود داشت.
تا بهحال دیدگاهی ثبت نشده است.