«هفت موش کور» داستان شیرین هفت موش کوری است که یک روز برای بازی از لانه خارج میشوند و در هنگام بازی، با یک چیز بسیار عجیب برخورد میکنند و از ترس به لانهشان برمیگردند. اما تصمیم میگیرند آن موجود عجیب را شناسایی کنند. هر کدام از موشها بعد از شناسایی، آن موجود را یک چیز تصور میکردند. یکی ستون، یکی طناب، یکی نیزه و … تا اینکه موش سفید با بررسی دقیق فهمید آن موجود چیست و دیگر موشها را نیز آگاه کرد.
این داستان به گونهای دیگر در کتاب مثنوی معنوی، اثر مولانا جلالالدین محمد بلخی، آمده است.
تا بهحال دیدگاهی ثبت نشده است.