لیست تمامی ناشرین
نمایش دادن همه 9 نتیجه
بچهخرس از غار تاریک بیرون میآید و به دنبال پروانهای میدود.
بچهکوالا تمام روز را میخوابد؛ حتی وقتی طوطیهای بازیگوش با صدای بلند آواز میخوانند.
وقتی خرگوشکوچولو برای اولینبار سرش را از لانه بیرون میآورد، میترسد؛ اما مادرش تشویقش میکند که برود و با خواهرها و برادرهایش بازی کند.
وقتی پنگوئنکوچولو برای اولینبار روی سراشیبی یخی لیز میخورد، میترسد؛ اما پدرش او را تشویق میکند و میگوید که تو میتوانی.
وقتی بچهزرافه به دنیا میآید، باید سریع از جایش بلند شود؛ چون ممکن است شیرهای گرسنه به او حمله کنند.
تولهسگ از مادرش دور شده و مامانهاپو نگران میشود.
بچهگربه بازیگوش دنبال زنبورها میکند.
کرهاسب کوچولوی پاکوتاه میترسد که در چمنزار تند بدود و از مادرش جلو بیفتد؛ اما مادرش او را تشویق میکند و میگوید خیلی زود بزرگ میشود و میتواند به سرعت بدود.
گوسالهکوچولو بازیگوش است و صدای مادرش را نمیشنود.